از صبح مسخره بازی درآوردیم و خندیدیم ، دستامو لاک زده و خندیده ، بچه هامون خندیدن سلفی های کج و معوج انداختیم و بازم خندیدیم ، من باید یاد بگیرم چه جوری با خنده هاشون و خنده هام کنار بیام!! دلم گرفته مگه میشه بعد تو خندید.
برچسب : نویسنده : ghoam بازدید : 86 تاريخ : شنبه 31 تير 1396 ساعت: 14:28
آره من ایمانم ضعیفه من....من....من....هر چی راجع به من میگی درسته ولی اینو یادت رفته که من سه نفر از اعضای خانواده امو از دست دادم و تو تا حالا حتی مریض هم نشدی نه خودت نه عزیزانت ، به شکرانه نعمتی که خدا بهت داده بیا و اینقد نمک نپاش رو زخمم باشه؟
برچسب : نویسنده : ghoam بازدید : 89 تاريخ : پنجشنبه 29 تير 1396 ساعت: 4:50
با اون چشمای ریز و کوچولوش زل زده به تلویزیون و میپرسه مامان تو بچه بودی کدوم کارتون رو بیشتر از همه دوست داشتی ؟ میگم پرین با خانمان رو! صورتشو شکل علامت سوال میکنه و میگه باید به صدای قلبت گوش بدم ببینم اون چی میگه، سرشو گذاشته رو سینه ام و میگه قلبت داره میگه شارژم کم شده باید پسرم بغلم کنه تا شارژ بشم ، مامان دورت بگرده بیا بغلم با هم پرین ببینیم.
برچسب : نویسنده : ghoam بازدید : 83 تاريخ : پنجشنبه 29 تير 1396 ساعت: 4:50
برچسب : نویسنده : ghoam بازدید : 82 تاريخ : پنجشنبه 29 تير 1396 ساعت: 4:50
پسرای عزیزم! اول برین سراغ کار خودتون بعد بشینین رفتار مردم رو آنالیز کنین!!!
برچسب : نویسنده : ghoam بازدید : 78 تاريخ : پنجشنبه 29 تير 1396 ساعت: 4:50
قوشلر سایراب اوچاندا
.......
دیگه بقیه اشو نمیشنوم ، صدای بابام میاد که داره ادامه اواز رو میخونه و گریه های دختری که دلش باباشو میخواد و تنهایی و بی پناهیش داره خفه اش میکنه.
برچسب : نویسنده : ghoam بازدید : 74 تاريخ : پنجشنبه 29 تير 1396 ساعت: 4:50
بازم صبح شد و من امروزم بابا ندارم کاش میشد چشمامو ببندم و قصه نداشتن بابام همینجا تموم بشه.
برچسب : نویسنده : ghoam بازدید : 87 تاريخ : جمعه 9 تير 1396 ساعت: 1:57
مامان گفته لباسهای عزا رو دربیاریین ، من دلم سیاه پوشیده اونو چه جوری دربیارم؟
برچسب : نویسنده : ghoam بازدید : 96 تاريخ : جمعه 9 تير 1396 ساعت: 1:57
خودمم نفهمیدم کی اونقدر تلخ شده ام که وقتی دستامو باز کردم که پسرمو بغل کنم ایستاد، مکث کرد و بعد تو بغلم داشت گریه میکرد هق هق هاش قلبمو هزار تیکه کرد ، اونقدر تلخ ام که امروز حرفهام رو بی هیچ ملاحظه ای گفتم و فکر نکردم دلی ممکنه بشکنه ، چرا من اینقد سرگردانم و خسته ، کجاست اون دختری که بابا بهش افتخار میکرد.
برچسب : نویسنده : ghoam بازدید : 83 تاريخ : جمعه 9 تير 1396 ساعت: 1:57
امروز هم گریه کردم ، دلتنگش شدم ولی الان حالم خوبه ، فکر میکنم کسی برای خوب بودن حالم دعا کرده وگرنه دلیلی نمیبینم برای این ارامشم.
برچسب : نویسنده : ghoam بازدید : 76 تاريخ : جمعه 9 تير 1396 ساعت: 1:57
بعضی حرفا تا اخر عمرت باید یادت بمونه متل اینکه یکی بهت بگه وقتایی که تنها بوده یا کم آورده چشم دوخته به صفحه گوشیش تا آن بشی و با حرفات و خنده هات (دلقک بازیهام) بخندونیش ، و تو چقدر بی رحم باید باشی که بازم بخوایی بری ، من بی رحم ام خیلی بیشتر از اون چیزی که فکرشو میکردم خودم هم از خودم توقع نداشتم این حجم از بدی رو .
برچسب : نویسنده : ghoam بازدید : 76 تاريخ : جمعه 9 تير 1396 ساعت: 1:57
برام نوشته: بلند شو دختر از یک جایی شروع کن کاش پیشت بودم کمکت میکردم ، کاش پیشم بودی کمکم میکردی.
برچسب : نویسنده : ghoam بازدید : 70 تاريخ : جمعه 9 تير 1396 ساعت: 1:57
روز عید بود و حال همه خراب ، جاهای خالی پررنگ ، دیدن مزار پدر و تنهایی مادر ، نمیدونم چرا گوشیمو چک میکنم شاید منتظرم بابا مثل همه عیدها بهم زنگ بزنه و بگه کجایی ؟ چرا دیر کردی؟
برچسب : نویسنده : ghoam بازدید : 79 تاريخ : جمعه 9 تير 1396 ساعت: 1:57